صادقانه ترین صحبت ها با خدا! خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم از اینهمه صداقت و از اینکه واقعا با تفکرات کودکان مرز و بوم ما چه قدر متفاوته…
این ها نامه هایی هستن که کودکان به خدا نوشتن البته زیاد بودن، من بامزه هاشو میگذارم…
خدای عزیز!
آیا تو واقعاً میخواستی زرافه اینطوری باشه یا اینکه این یک اتفاق بود؟
—————————————-
خدای عزیز!
بخاطر برادر کوچولویم از تو متشکرم، اما چیزی که من به خاطرش دعا کرده بودم، یک توله سگ بود.
—————————————-
خدای عزیز!
اگر یکشنبه، مرا توی کلیسا تماشا کنی، کفشهای جدیدم رو بهت نشون میدم.
—————————————-
خدای عزیز!
چه کسی دور کشورها خط میکشد؟
—————————————-
خدای عزیز!
لطفاً برام یه اسب کوچولو بفرست. من فبلاً هیچ چیز از تو نخواسته بودم. میتوانی دربارهاش پرس و جو کنی.
—————————————-
خدای عزیز!
فکر میکنم منگنه یکی از بهترین اختراعاتت باشد.
و چیزی که شاید ساده باشه ولی…. :
خدای عزیز!
من همیشه در فکر تو هستم حتی وقتی که دعا نمیکنم.