سیر تغییرات…

سال ۸۲ اولین تجربه بلاگ‌نویسی‌ام رو با پرشین‌بلاگ شروع کردم، بعدتر یاهو۳۶۰، بعدش مایکروسافت لایوبلاگ، و بَعدترش هم در همین بلاگ. چند بار مطالب در حین این مهاجرت‌ها از دست رفت. روزگاری که شبکه‌های اجتماعی مجازی، با سرویس‌هایی تعریف می‌شدند که این روزها جاشون رو به توییتر و اینستاگرام و… دادند. این یک یادداشت است برای خودم! به عنوان ثبت استنباط خودم از این‌که چرا بچه‌های هم‌نسل من که وبلاگ‌هاشون رو با نسخه‌های دسکتاپ RSSخوان دنبال می‌کردم (دورانی قبل از Feedly و Inoreader) دیگه نمی‌نویسن یا جاشون رو به ولاگرهای دادن یا خیلی کم‌کار شدند.
اصلا باید این نوع محتواها رو نوشت؟ یا پلتفرم‌ها و مدیاهای جدید، جایگزین‌های بهتری هستند؟

بلند بلند فکر می‌کنم…

شاید ساختار اجتماعی، فرهنگی، و کسب‌وکاری ایران، به خیلی از ما مثل من، یاد نداد چطور تعادل بین کار، زندگی شخصی و توسعه فردی برقرار کنیم. حس عدم امنیتی که نسبت به فردا داشتیم، از امثال من افراد حریصی ساخت که در کار کردن و یاد گرفتن، مرزی برای ایستادن، مرور کردن، نوشتن، پیدا نکنیم… این به معنی استفاده بهینه از منابع و به طور خاص، زمان، نیست! این به معنی دستاوردهای شگرف یا گشودن دروازه‌های علم نیست! بلکه بیشتر شبیه تصویری از دویدن روی تردمیل است.

به طور کلی با افزایش عدد سن، تعداد مسئولیت‌های فردی و شغلی و میزان مسئولیتمون هم افزایش پیدا می‌کنه، و این پدیده نادری نیست و بین چهره‌های خارجی هم رایجه، ولی برای ما ایرانی‌ها دلایل مضاعفی هم وجود داره. فضای کسب‌وکاری ما بیشتر روی تخصص و تلاش افراد متمرکزه تا داشته‌های سازمانی، گرچه چنین چیزی همه جای جهان وجود داره، ولی فضای غالب در ایران، تمرکز بر افراد است و در کشورهای توسعه یافته، بر روی داشته‌های سازمانی. یکی از دلایلی که برخی از متخصصین ایرانی بعد از مهاجرت دچار سرخوردگی می‌شن، اینه که می‌بینن با نبودنشون در سازمان، اتفاق خاصی برای روند پیشرفت سازمان نمیوفته (این یک تفسیر عمومی است، و قطعا وقتی تخصص و دارایی خاص و منحصر به‌فردی داشته باشیم داستان برعکس خواهد بود).

در طول تمام این سال‌ها بسامد مشاهده موارد زیر برام جذاب بوده:

  • مشارکت جامعه متخصصین ایرانی در Stackoverflow
  • پست‌های متخصصین ایرانی در Dev.to، medium و…
  • مشارکت ایرانی‌ها در پروژه‌های کدباز (میزان مشارکت و اهمیت پروژه) خصوصا در گیت‌هاب
  • سهم خانم‌ها در موارد بالا
  • نو بودن محتوایی که در یوتیوب و… تولید می‌شه

خلاصه اینکه این سال‌ها، فضای کسب‌وکار تغییر کرد و این تغییرات ما رو هم با خودش کشوند… از کار کردن در فضای انترپرایز تا استارتاپ‌ها. از تدریس دوره‌های کلاسیک، تا برگزاری وبینار و ورکشاپ‌های تعاملی.

از تلاش برای ساختن محصولات بهتر، سعی در کمک کردن به تیم‌ها و کسب‌وکارها، تا ناامیدی از بهبود اوضاع و نهایتا مهاجرت…

دیدگاهتان را بنویسید